ربّ اشرح لی صدری و یسّر لی امری و احلل عقدة من لسانی یفقهوا قولی...
«پروردگارا! سینه‌ام را گشاده کن؛ و کارم را برایم آسان گردان! و گره از زبانم بگشای؛تا سخنم را دریابند (۲۸)
مثل نور خداوند همانند چراغدانی است که در آن چراغی پر فروغ باشد، آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شفاف و درخشنده همچون یک ستاره فروزان، این چراغ با روغنی افروخته می‌شود که از درخت پربرکت زیتونی گرفته شده که نه شرقی است و نه غربی؛ روغنش آنچنان صاف و خالص است که نزدیک است بدون تماس با آتش شعله‌ور شود؛ نوری است بر فراز نوری؛ و خدا هر کس را بخواهد به نور خود هدایت می‌کند، و خداوند به هر چیزی داناست. این چراغ پرفروغ در خانه‌هایی قرار دارد که خداوند اذن فرموده دیوارهای آن را بالا برند تا از دستبرد شیاطین و هوسبازان در امان باشد؛ خانه‌هایی که نام خدا در آنها برده می‌شود، و صبح و شام در آنها تسبیح او می‌گویند...
خداوند فقط می‌خواهد پلیدی و گناه را از شما اهل بیت (خانه) دور کند و کاملاً شما را پاک سازد...
بایگانی
- ارديبهشت ۱۳۹۵ (۱)
- فروردين ۱۳۹۵ (۸)
آخرین مطالب
- ۱۸ ارديبهشت ۹۵ ، ۲۱:۵۰ قرار
- ۲۵ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۱۸ غفلت از یار گرفتار شدن هم دارد...
- ۱۰ فروردين ۹۵ ، ۱۶:۲۱ بازم ...
- ۰۹ فروردين ۹۵ ، ۲۱:۰۳ مو بورها!
- ۰۹ فروردين ۹۵ ، ۱۷:۲۹ امتحان
- ۰۸ فروردين ۹۵ ، ۱۸:۴۶ حرف رفتن نزنید...
- ۰۸ فروردين ۹۵ ، ۰۸:۰۲ ترور رهبر شیعیان بلژیک با تبر در پایتخت اروپا توسط تکفیریها
- ۰۸ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۴۳ وا شوقاه...
- ۰۸ فروردين ۹۵ ، ۰۷:۳۰ بسم الله الرحمان الرحیم ...
پیوندهای روزانه
مولای خوب ما
سلام
سلام علیکم و رحمة الله وبرکاته
بالاخره ماه شعبان المعظم هم آمد:)
به قول استادمان:
قرینه محرم
که در محرم به حرمت اباعبدالله-علیه سلام الله و اهله- تولدی نیست
و در شعبان شهادتی
آقا
قرار گذاشته ایم
یا عصمة الخائف المستجیر
یا جابر العظم الکسیر
یا عاصم من استعصمه
کمک کنید
نگاه نکنم
گناه نکنم
به گناه نگاه نکنم
.
.
.
سلام
بعد از کلی روز که نمیدانم یادتان نبودم کلا یا فقط یادم رفته بود به هوایتان بنویسم...
خسته ام
خسته ی گناه
خسته غفلت
معنی خسته، مجروح است
این را در ادبیات فارسی مان خوانده ایم
آدم مجروح، مرهم میخواه...
طبیب می خواهد مریض
به این نفس سر کش من بقبولانید که مریض است که بیاید برویم به دکتر نشانش بدهیم
که بیاید برویم داروهایش را بگیریم
که دوایش را سر موقع مصرف کند
که...
خیلی سخت است که بدانی مریضی
و طبیب را هم بشناسی
و دارو را هم بدانی
ولی غفلت نگذارد که خوب شوی
هی تو را مشغول کند نفست و یادت برود داروهایت را
غفلت از یار ...
بد دردی است...
گرفتار شدن هم دارد...
دانلود
خدایا
میدونم چیز جالبی نیس که آدم صد بار توبه بشکنه
ولی حداقل اگه به ازاش صدبار برگرده
شاید از هیچی بهتر باشه
مشروط به این که پررو نشه...
ببخشید به خاطر روی زیادم
و به خاطر حیای کمم
داشتم پیش خودم فکر میکردم که اگه خودم باشم
و بنه ای مثل خودم داشته باشم
نمی بخشمش
ولی دیدم اینکه شما رو با خودم مقایسه کنم
به مراتب بی انصافی تره تا اینکه ازت درخواست بخشش کنم
جالب نیست که هر روز از عدم موفقیتم در قولِ
اخلاص
بنویسم اما شاید نوشتنش باعث بشه که بیشتر حواسمو جمع کنم
بهر حال بابت امروزم هم
شرمنده ام
امروز سه شنبه روز قبل از روز مادر سلام الله علیها و اهلها ...
و الآن ساعت حدودا 16:20
و هم چنان ...
امام ما غایبند...
مدتی پیش بنده خدایی میگفت که اگه دیر بجنبید
خدای ناکرده می بینید که امام اومدن و یه عده مو بور (منظورشون جوونای غربی بود، همون حول و حوش نامه رهبر میگفتن)
ایستادن کنار آقا و براتون دست تکون میدن
و شما
جا موندین...
این برای اینکه حواسمون رو بیشتر جمع کنیم
مطلب بعد اینکه یه سایتی هست که پایه کارش دانشجوییه، یعنی خیلی از اعضاش تحصیل کرده اند(البته غیر دانشجو هم عضو می پذیره)
اونجا مکان مناسبیه برای صحبت و گفتگو با جوونای حال، گذشته و آینده(!) از سراسر دنیا
میتونین عضو بشین و ارتباط برقرار کنین باهاشون و تبادل ایده کنین
linkedin.com
اینم نام کاربری من:Mosafer GHarib
خدایا
امروز دوباره مثل همیشه
که بعد از قول اخلاص
امتحانم میکنی
و مخلص نبودنم رو به چشم خودم می بینم...بازم امتحانم کری
و من باز هم ...
باز هم شرمنده ت شم
بعد فکر کرم چجوری میشه من یار امام بشم
امروز خیلی نفسم رو سرکش دیدم و خودپرست
خودپرست تر از همیشه
اما
همین الآن یاد یه بنده خدایی افتادم...
اصن مهم اینه که
بنده توایم
مگه نه؟
یا اله العاصین...
آقا چه خبر شده؟
چرا حرف رفتن زدید؟
چرا جواب جانباز را با بغض و اشک دادید؟
نکند حالا حالا ها باید عاشورا ها و فاطمیه ها بیایند و بروند و ...
و ما هنوز سعادت دیدار نداشته باشیم؟!
نکند همدلی و اجتماع قلوب، خیلی بعید شده؟
می ترسم
می ترسم
از اینکه باز هم مسبب تاخیر باشیم می ترسم
یا غیاث المستغیثین
اغثنا
روایت:
وَ لَوْ أَنَّ أَشْیَاعَنَا وَفَّقَهُمْ اللَّهُ لِطَاعَتِهِ عَلَى اجْتِمَاعٍ مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفَاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیْهِمْ لَمَا تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیُمْنُ بِلِقَائِنَا وَ لَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعَادَةُ بِمُشَاهَدَتِنَا عَلَى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَ صِدْقِهَا مِنْهُمْ بِنَا فَمَا یَحْبِسُنَا عَنْهُمْ إِلَّا مَا یَتَّصِلُ بِنَا مِمَّا نَکْرَهُهُ وَ لَا نُؤْثِرُهُ مِنْهُمْ وَ اللَّهُ الْمُسْتَعانُ وَ هُوَ حَسْبُنَا وَ نِعْمَ الْوَکِیلُ .
اگر چنانچه شیعیان ما –که خداوند به طاعت خود موفّقشان بدارد- در راه وفا به پیمانی که بر عهده دارند همدل می شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تاخیر نمی افتاد و سعادت دیدار زودتر نصیب آنان می گشت، دیداری بر مبنای شناخت راستین و صداقتی از آنان نسبت به ما.
پس ما را از ایشان دور نمی‌دارد مگر آن دسته از کردارهایشان که برایمان ناپسند و ناخوشایند بوده و از آنان روا نمی داریم.
و خداوند یاری کننده است و ما را کفایت می نماید و وکیل خوبی است و درود او بر سید بشیر و نذیر ما محمد و خاندان پاکش. (الإحتجاج على أهل اللجاج/ج2/ص479)(kindfather.ir)
انفجارهای تروریستی امروز بلژیک هرچند واقعه ای تاثر برانگیز است اما چهارسال پیش درست در همین ماه رهبر شیعیان بلژیک با تبر توسط همین افرادی که واقعه امروز را صورت دادند به طرز فجیعی به قتل رسید. (اتفاقی که اگر در تهران می افتاد و برای مثال یک کشیش مسیحی با تبر به قتل می رسید معلوم نبودچه گزارشهایی توسط احمد شهید در مورد وضعیت بحرانی حقوق بشر در ایران نوشته میشد و قطعنامه های حقوق بشری بر ضد ایران به همراه داشت.)
. .
کشته شدگان امروز انفجارهای تروریستی پایتخت اروپا امروز قربانی
استانداردهای دوگانه اتحادیه اروپا در برخورد با مسئله تروریسم هستند.
.
زندگینامه شیخ عبدالله دحدوح :
حجت
الاسلام والمسلمین شیخ عبدالله دحدوح (Al Dahdoh)» عضو مجمع عمومی مجمع
جهانی اهل بیت(ع) و امام جماعت شیعیان مسجد امام رضای شهر بروکسل در تاریخ
۹۰/۱۲/۲۵ در پایتخت بلژیک توسط عوامل تکفیری به شهادت می رسد. .
عاملان
شهادت امام جماعت شیعیان مسجد الرضای "بروکسل" سه نفر بودند که یکی از
آنها پس از آتش زدن مسجد، در حالی که شیخ "عبدالله دادو" قصد خاموش کردن
آتش را داشت با استفاده از تبر وی را به شهادت رساند. .
وی
مغربی الاصل ومتولد کشور بلژیک است که پس از اخذ مدرک کارشناسی علوم طبیعی
از بلژیک به علت علاقه شدید به اسلام و فرهنگ اهل بیت (ع) برای تحصیل علوم
حوزوی در سال 1359 وارد حوزه جامعه المصطفی العالمیه در قم شد. .
حجت
الاسلام و المسلمین دحدوح فعالیتهای تبلیغی خود را با راه اندازی مرکز و
مسجد امام رضا (ع) در شهر بروکسل شروع نموده و در نشر فرهنگ اهل بیت (ع)
اقدامات موثری انجام داد. وی مولف بیش از چند جلد کتاب است و بیش از دویست
شاگرد نیز تربیت نموده است. کتاب "الحریه من وجهه النظر الاسلام و الغرب"
با موضوع سیاسی ـ مذهبی نوشته این عالم شهید است.
منبع: پاتوق بچه شیعه ها
غم نوشت:
شرمنده ام از اینکه هنوز اونقدر شیعه نشده م که صاحبمون بیاد
مظلومیت تا کجا؟!
راستش نمیخواستم این خبر رو بگذارم اما هی آمد جلوی چشمم
لابد دلیلی داشته...
سلام
امامِ زمان
دلم برایتان... خودش که می گوید خیلی تنگ شده است
اما گمان نمی کنم که آنقدر ها هم راست بگوید
که فرمودید:
کسی که خدا نافرمانی کند، او را دوست ندارد
اما خب...
دلم را سوار کشتی نجات نکنم چه کنم؟
بگذارم غرق شود؟
دست و پا زدنم را می بینید؟
می بینید تا کجا غرق غفلتم؟
می بینید دیگر حتی نا ندارم دست و پا بزنم؟
نفس ندارم صدایتان کنم؟
معلوم است که می بینید...
این منم که پرده غفلت "صم بکم عمی فهم لا یعقلون" کرده مرا
نگذارید "فهم لا یرجعون" هم بشوم
برم گردانید مولای من
میدانم دیدن شرط نیست
انگار همه ی حرف هایی که از دیدن میزنم
استعاره است
از ولایت شما را داشتن
از شیعه بودن
از با مهدی بودن
از مهدی شدن...
«امیر المؤمنین(ع) رو می‌شناسی؟
امام زمان با این عظمت، اگر خواستی شعله‌ور شدنش رو ببینی، پیشش بگو یا علی
علی بن ابیطالب(ع) رو می‌شناسی عظمتش رو؟ که پیغمبر بهش میگفت فدات بشم.
علی درباره‌ی امام زمان تو، می‌دونی چی میگفت؟
أَوْمَأَ بِیَدِهِ إِلَى صَدْرِهِ : اشاره می‌کرد با دستش به سینه‌اش
این رفتار علی بن ابیطالبه! دستش رو می‌زد رو سینه‌اش، علی.... علی ....
هَاهْ شَوْقاً إِلَى رُؤْیَتِهِ : چقدر دوست دارم ببینم مهدیمو .... آه چقدر دوست دارم مهدیمو ببینم....